انجمن شطرنج ایران
"روح یک شطرنجباز" - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن شطرنج ایران (https://irchess.com)
+-- انجمن: اخبار و مقالات (/forumdisplay.php?fid=62)
+--- انجمن: مقالات (/forumdisplay.php?fid=64)
+---- انجمن: مطالب بهزاد خوشکلامیان (/forumdisplay.php?fid=122)
+---- موضوع: "روح یک شطرنجباز" (/showthread.php?tid=1491)



"روح یک شطرنجباز" - Admin - ۲۳-اسفند-۹۵ ۰۱:۴۸ عصر

"روح یک شطرنجباز"

(مطلبی برگرفته از یک ماجرای واقعی که برای دوست خوبم آقای علیرضا خیری اتفاق افتاده بود..و از من خواستن اون رو به صورت یک داستان یا طنز در بیارم...)

برای چندمین بار بازی رو چیدم..وزیر ب6...چقدر قویه..!
بیخود نیس براش دوتا علامت تعجب زدن..!..
اما یک احساس غریب بهم میگفت یه نکته ای اینجا وجود داره..ولی نمیدونستم چیه..
یه نرم افزار ژنیوس فکستنیم که داشتم ولی کاری از پیش نبرد و اونم گفت وزیرب6..!..
چشام سنگین شده بود و گرفتم خوابیدم..
یهو تو خواب سایه ای رو روبروی خودم احساس کردم که گفت..:
هرکاری کردم بهت برسونم که وزیرب6 غلطه و علامت تعجباش مثل مدرک و عنوان بعضی آدماس نشد..!!..
وزیر رو بذار ج8..!..
گفتم بله؟؟..که چی بشه؟؟..حد اقل اگه میخواستی یه خودی نشون بدی و بگی بازی بلدم و حرکات منحصر بفرد انجام میدم.. بگو رخ رو بیا ج8..!!..هرچند باز حرکتت بی معنیه..!!..یعنی تو از این استاد بزرگا که اینو بررسی کردن بیشتر بلدی؟!..
گفت آره..!..وزیر رو بذار ج8..!..
اون علامت تعجبا رو هم بذار جلو این حرکت..!!..
اومدم ازش بپرسم که تو کی هستی..که ناگهان سایه ناپدید شد و رفت..!..
صبح که بیدار شدم فورا پوزیسیون رو چیدم و وزیر رو گذاشتم ج8..!..
..خدای من..!!..دیدم سیاه بعد چند حرکت یه قربانی وزیر ویرانگر داره..!..سفید به هیچ وجه نمیتونه جلوشو بگیره..!!
پیش خودم گفتم..کاشکی هر شب به خوابم میومدی و مربی من میشدی..!..
اما دیگه هیچوقت به خوابم نیومد..

"بهزاد"