انجمن شطرنج ایران
"زمانی که بر باد رفت" - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن شطرنج ایران (https://irchess.com)
+-- انجمن: اخبار و مقالات (/forumdisplay.php?fid=62)
+--- انجمن: مقالات (/forumdisplay.php?fid=64)
+---- انجمن: مطالب بهزاد خوشکلامیان (/forumdisplay.php?fid=122)
+---- موضوع: "زمانی که بر باد رفت" (/showthread.php?tid=1500)



"زمانی که بر باد رفت" - Admin - ۲۳-اسفند-۹۵ ۱۱:۰۳ عصر

داستانی برگرفته از یک ماجرای واقعی که دوست خوبم داور بین المللی آقای "محمد کرمی" برام تعریف کردن و خواستن به شکل یه داستان یا طنز شطرنجی دربیارم:

"زمانی که بر باد رفت"

حرکتم رو انجام دادم و با اعتماد بنفس کامل از پشت میزم بلند شدم..
حریفم بد جوری تو فکر فرو رفته بود..
خودم احساس میکردم که حرکتم خیلی قوی بوده..!..
هاااا..!...فکر کردی میتونی جلو از دست دادن پیاده رو بگیری؟!...نه داداش از این خبرا نیس..!..
اونم چه پیاده ای..!
بزرگان ما از قدیم گفتن ..اگه پیاده مرکزی رو بدون جبران از دست بدی کارت تمومه..!..
یه چرخی زدم تو سالن بعضی از بازیها رو دید زدم..
باید بدونم شروع بازی حریفای احتمالیم چیه..
نیم نگاهی به میزم انداختم ...نه بابا ..این که حرکت بکن نیس...برم یه چای بگیرم و نوش جون کنم..
اوه اوه..!..چه کیفی داره آدم برتری میگیره..!..تو دلت میگی اینم یه امتیاز دیگه..!..
از دور به میزم و حریفم نگاه میکردم...
احساس یه شکارچی رو داشتم که از دور داره به سر به دیوار کوبیده شکارش تو اتاق پذیرائی نگاه میکنه..!..
بابا این دیگه کیه..؟!..پیاده رو دادی دیگه...حرکتتم مشخصه..سوارتو ببر عقب ما نوش جون کنیم این پیاده رو..!..
آخه نیم ساعته قوز کردی که چی بشه؟؟..
بذار تو تنگی وقتم نیفتی..لا اقل زمان داشته.....
یهو چشام گرد شد!!..
واییی!!...زمان...!!..
دویدم سر میز و تازه یادم افتاد ساعتم رو نزدم...!..
ای نامرد...!..البته همه ش تقصیر خودمه..
دیدم ساعتم داره کار میکنه و 4دقیقه دارم به 35دقیقه حریف..!...
سریع زدم رو ساعته و یه نیم نگاه غضبناک به حریفم کردم..
اونم فوری سوارش رو برد عقب و پیاده رو گرفتم...
دیدم فوری حرکت کرد و دوسه حرکت دیگه از بس هول شدم پیاده رو پس دادم...
اعصابم بهم ریخت و یه پیاده م عقب افتادم...
آخرشم بازی رو باختم و خلاص..!

"بهزاد"