انجمن شطرنج ایران
قسمت سوم داستان طنز"جلسه مدیران" - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن شطرنج ایران (https://irchess.com)
+-- انجمن: اخبار و مقالات (/forumdisplay.php?fid=62)
+--- انجمن: مقالات (/forumdisplay.php?fid=64)
+---- انجمن: مطالب بهزاد خوشکلامیان (/forumdisplay.php?fid=122)
+---- موضوع: قسمت سوم داستان طنز"جلسه مدیران" (/showthread.php?tid=1522)



قسمت سوم داستان طنز"جلسه مدیران" - Admin - ۲۵-اسفند-۹۵ ۰۸:۳۵ عصر

قسمت سوم داستان طنز"جلسه مدیران"
به سفارش استاد پیره عزیز..مدیر صبور و زحمتکش گروه استاد بزرگ..

همه مدیران در ردیف اول نشسته بودن و نماینده های اعضا در ردیف دوم..
جلسه شروع شد..اما اینبار شروع کننده جلسه کس دیگه ای بود...
قاضی دادگاه سکوت رو شکست و گفت..شاکی اول صحبت کن..
شاکی گفت این مدیر محترم شماره1 که طوری رو صندلی نشسته انگار رئیس یک شرکته..!..نصف اعضاشو مدیون منه..حالا خودمو بلاک کرده..!..
قاضی گفت متهم دفاعی دارید؟..
مدیر گفت آقای قاضی گروه من نصفش میشه 500و خورده ای..به نظر شما امکان داره 500نفر بیفتن دنبال یه نقطه چین؟!..
قاضی گفت نقطه چین؟؟..
مدیر گفت بله اسمش چنتا نقطه چینه..!..هر روزم یه عکس از درو دیوار خونه ش میگیره و میذاره عکس پروفایل..!.
قاضی گفت شاکی دوم...
شاکی دوم گفت..این مدیر شماره2 کارش افشا کردن ضعف دیگرونه و بس..!..کار دیگه ای بلد نیس..!..یکی دو ماه یه بار میاد و یه پوزیسیون میذاره مینویسه اورلوک فلانی در فلان مسابقه..!..اینجور آدما دوس دارن پته دیگران رو بندازن رو آب..!..آخه من اورلوک کردم اون باید تو گروه جار بزنه؟؟..شاکی زد زیر گریه..!
قاضی گفت..متهم..دفاع؟..
مدیره گفت جناب قاضی هدف من از برملا کردن اینا عبرت دیگرونه که تکرار نکنن این اورلوکا رو..نمک نشناس اورلوکی !..اگه ریمووت نکردم..!..
قاضی گفت رعایت کنید.. شاکی بعدی..
شاکی سوم گفت این مدیرشماره3که الانم سرش تو گوشیشه همه ش چتها رو ناقص پاک میکنه..!..نصف جمله ها رو عشقی میذاره باشه..!..اونوقت یکی میاد جمله منو میبینه فکر میکنه من دیوونه شدم یه چیزی نوشتم..!..
قاضی گفت متهم..دفاع؟..
مدیره گفت جناب قاضی سختترین مسئولیت رو دوش منه..!..کلی سلام و علیک و احوالپرسیو لایک داری و دمت گرم و..خخخخخ!..و اینا باید پاک کنم..!..آدمیزاده و جایز الخطا..!..
قاضی گفت شاکی بعدی..
شاکی گفت این مدیر شماره 4که طوری نگاه میکنه انگار رئیس گروهه هیچ فعالیتی نداره و فقط دلش خوشه یه ستاره رو شونه شه..!..مدیر فعال نیازمندیم ما..!
قاضی گفت متهم..دفاع؟..
مدیره گفت دفاعی ندارم..!..اصلا نمیدونم کی منو مدیر کرده..!..ولی همین عضو محترم رو من اولین باره میبینم و حتی یه کامنت ازش تو گروه دیده نشده..!..این اخلالگر عضو نما..!..
قاضی گفت ساکت.. شاکی آخر..
شاکی گفت این رئیس گروه به ما قول داده بود که اساتید بیاره تو گروه واسه ما آموزشی چیزی بذارن..تو نگو میخواد اعضا رو بچپونه تو گروه بزنه هزار به بالا..!..وقت با ارزش ما اعضا به هدر رفت..!..شاکی زد زیر گریه..!
قاضی گفت..متهم..دفاع؟..
رئیس گروه گفت..اولا من قول الکی ندادم و خواستم اساتید رو تحریک کنم که روح جوونمردیشون گل کنه و خدمتی رایگان انجام بدن..!که گل نکرد..!..دوما ..استادی که کلی پول بابت کلاس و شرکت تو لیگ و اینا میگیره..چطور بیاد واسه شما مجانی درس بده؟؟...برو خدارو شکر کن بابت حضورشون تو گروه پول نمیخوان..!..فکر میکنه مردم مثل این یارو بهزاد بیکارن..!..که داستان مفت و مجانی مینویسه..!
قاضی گفت دادگاه وارد شور نمیشود..!..شور میخواد چکار..؟!..
همه بیرون ..!شاکی و متهم...گروههاشونم ریموو!.. ملت راحت شه..!..ولا..
ختم جلسه..

"بهزاد"