انجمن شطرنج ایران Iranian Chess Forum

نخستین و بزرگترین انجمن شطرنج در ایران

شطرنج,کتاب,اخبار,مقاله,فیلم آموزشی,بزرگان شطرنج

شطرنج

انجمن شطرنج ایران
شطرنج
مهمان گرامی خوش آمدید! لطفا برای استفاده از امکانات انجمن   وارد شوید یا ثبت نام کنید
استایلر





بستن


مهم:در صورت خرید از سایت اگر فایل برای شما ارسال نشد و یا پیغام تراکنش ناموفق را دریافت کردید حتما از طریق تلگرام با آیدی Kingofcheat@ با مدیریت سایت تماس بگیرید.با تشکر




مردی در انتظار
زمان کنونی: ۱-ارديبهشت-۰۳, ۰۹:۵۵ صبح
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: Admin
آخرین ارسال: Admin
پاسخ ها 1
بازدید 6694

مردی در انتظار
نویسنده پیام
مدیر کل سایت


مدیر کل سایت

وضعيت : آفلاین
ارسال‌ها: 1,437
تاریخ عضویت: آبا ۱۳۹۱

اعتبار: 127
مهره مورد علاقه
سابقه شطرنج
بیش از 10 سال
گشايش مورد علاقه
b4
ریتينگ
1752
محل سکونت
کرمانشاه
دلنوشته من انجمن شطرنج ایران،نخستین انجمن تخصصی شطرنج

سطح: 32
اعتبار: 267 / 786
مهارت: 479 / 26,352
تجربه: 47 / 100
سپاس ها 904
سپاس شده 1169 بار در 511 ارسال

ارسال: #1
مردی در انتظار
"مردی در انتظار"

همیشه آروم بود..
ساکت و با چهره ای سرد و بی روح..عصرا تو هیئت پیداش میشد..میرفت و گوشه ای مینشست و منتظر میموند تا یکی بیاد طرفش و بگه بازی میکنی؟..
اونهم سری تکون میداد که بیا بشین..
تا یه روز متوجه شدم که زیادی نشسته....کسی نبود باهاش بازی کنه..
با اینکه من تو هیئت فقط با ساعت بازی میکردم..ولی رفتم روبروش نشستم و گفتم بازی کنیم؟..
سرش رو تکون داد و لبخندی زد..
بازیش ضعیف بود..منم عمدا فشار نمی آوردم تا راحت بازی کنه..بازی رو به تساوی کشوندم و گفتم بازی جالبی بود..
با صدائی که انگار از ته چاه در میومد گفت..البته شما از من خیلی قویتری و میدونم کمی هوامو داشتی..کاشکی همه اینطوری بودن..البته نه تو شطرنج..تو شطرنج بده..بازی هیجانش نمیمونه...تو زندگی خوبه..چون تو زندگی من هیجان نمیشناسم..من فقط یه زندگی آبرومندو آروم میخوام..
سکوت کرده بودم..تیرم به هدف خورده بود..!
یعنی همون شنیدن درد دلاش..میدونستم دلش پره..و درست مثل حریف پیدا کردنش..میخواد یکی خودش بیاد و گوش کنه درد دلاشو..
تا سکوت منو دید ادامه داد....گفت..برادر.. خواهر ..کدومشون میتونه جای پدرومادرو بگیره؟..یقه مو گرفتن که خونه رو خالی کن..ما تا کی منتظر این چندرغاز ارث باشیم..منم جائی رو ندارم برم..کار درست و حسابیم ندارم..تنها سرگرمیم همین یه ساعت شطرنج بازی کردنه..
خیس بودن چشامو پنهون کردم و گفتم ای بابا غصه نخور خدابزرگه..بیا یه دست دیگه..
یه دست دیگه بازی کردیم و این دفعه بازی رو بردم و گفتم این دیگه نهایت قدرتم بود...
تشکر کرد و رفت...
فردای اون روز با یه جعبه کوچک شیرینی اومد هیئت..
گفت..فکر نکنی آدم ساده ای هستم..فهمیدم تو فرستادیش..درسته که تظاهر کرد اتفاقی داره با من هیئت رو ترک میکنه...ازت ممنونم..کارش خوبه و مناسب واسه من..حقوقشم خوبه..خودشم آقاس واقعا..
گفتم خواهش میکنم...لیاقتشو داشتی..من برم الان میام...
پشت سالن..اشکامو خالی کردم...

"بهزاد خوشکلامیان"

در صورت مفید بودن پست از دکمه [تصویر:  postbit_thx.gif] استفاده کنید.

مجموعه انجمن شطرنج ایران

سایت
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.


کانال
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.


گروه
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.


انجمن شطرنج ایران را به دوستان خود معرفی کنید.Smiley20
۳۱-شهريور-۹۶ ۱۲:۳۷ صبح
وبسایت جستجو پاسخ


چه کسانی کسی از این موضوع دیدن کردن
2 کاربردرحال خواندن این موضوع:
یاسین1385 (۱۸-خرداد-۹۷, ۰۱:۵۷ صبح)، Admin (۳۱-شهريور-۹۶, ۱۲:۳۷ صبح)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان