مهم:در صورت خرید از سایت اگر فایل برای شما ارسال نشد و یا پیغام تراکنش ناموفق را دریافت کردید حتما از طریق تلگرام با آیدی Kingofcheat@ با مدیریت سایت تماس بگیرید.با تشکر
لاسکر میگوید: من شطرنجبازان زیادی را میشناسم، اما فقط یک نفر نابغه بود: کاپابلانکا.
کاپابلانکا بهترین شطرنجباز فطری در تاریخ بود. استعداد و نبوغ او در بازی پوزیشنی و مهارت دقیق او در آخر بازی، الهام بخش گروهی از معاصران و جانشینانش از فلور و اسمیسلوف، تا فیشر و کارپف بوده است. برخلاف رسم معمول جهان ورزش که تعریف از حریفان، اغلب معدود و با رشک ورزی همراه است، او صادقانه تلاش کرد که به شناخت کاملی از دیگر قهرمانان جهان که با او بازی کرده بودند، دست یابد، و اغلب، ویژگیهای مثبت آنان را مورد تحسین قرار میداد.
ماکس ایوه او را اینگونه توصیف میکند: «بی همتا در آخر بازی و در بازی پوزیسیونی.» باتووینیک به عنوان یک متخصص فنی بی رقیب، در مورد او نوشت: «او بزرگترین نابغه بود و بهترین تأثیر را نسبت به سایر قهرمانانی که ملاقات کردهام بر من گذاشت.» اگر چه آلخین و کاپابلانکا مدت 15 سال با هم صحبت نمیکردند، آلخین او را به عنوان بزرگترین استعداد شطرنج مورد تمجید و ستایش قرار میدهد. زمانی که لاسکر میگوید: «من شطرنجبازان زیادی را میشناسم، اما فقط یک نفر نابغه بود: کاپابلانکا.» میتوان گفت که هیچ کس همپای او هرگز وجود نخواهد داشت.
کاپابلانکا در 30 تورنمنت از مجموع 35 تورنمنت که بازی کرد مقام اول یا دوم را به دست آورد. او در طول عمرش از مجموع 567 بازی که انجام داد تنها 35 بازی را واگذار کرد. این شامل یک دورهی 8 ساله (از 1916 تا 1924) بدون حتی یک شکست است! نسبت باختهای او روی هم رفته حدود 6 درصد است، یعنی تقریباً نصف باختهای لاسکر و آلخین (قهرمان قبلی و قهرمان بعدی). بعدها فقط در عالیترین دوران فیشر و کارپف چنین نتیجهای به دست آمد.
"کاپا" (آنگونه که دنیای شطرنج او را مینامید) ذاتاً خوشبخت بود. نه فقط به خاطر نبوغ خارق العادهاش، بلکه به جهت افسون و جذبه شخصیتش. همهی این عوامل از او یک سفیر خوب و لایق برای کوبا (سرزمین بومیاش) ساخت. او به عنوان نمایندهی تام الاختیار برای نشر حسن نیت کشورش برگزیده شد. کاپا به نحو درخشانی برای این وظیفه مجهز شده بود. وی قدرتمند و سرشار از توانمندی و اعتماد به نفس در زمینهی استعداد خودش بود. او شخصیتی برازنده و دلپذیر و خردمندانه داشت.
نیم قرن قبل از ظهور فیشر، کاپا تنها استاد قدرتمند شطرنج بود که در غرب مردم نامش را میدانستند و در گروههای بزرگ برای دیدن مسابقاتش میآمدند. به مدت چند دهه به طور مرتب در سراسر جهان گردش و در مسابقات سیمولتانه (همزمان) شرکت میکرد. خیلی سریع بازی میکرد و امتیازات بالایی به دست میآورد، حتی زمانی که حریفش قوی بود. با استانداردهای شطرنج میتوان گفت که کاپابلانکا فطرتاً شطرنجباز به دنیا آمد.
نحوهی حرکت مهرهها را در چهار سالگی پیش خود یاد گرفت (گویا با دیدن بازی پدرش با یک نفر دیگر). در دوازده سالگی در مسابقه با قهرمان هاوانا برنده شد. در هیجده سالگی قبل از بازی در یک واقعهی بین المللی مهم، قهرمان آیندهی آمریکا، مارشال، را در یک مسابقه با نتیجهی 8 بر 1 شکست داد! در پی کسب این نتیجهی قوی، به تورنمنت بین المللی بزرگ سن سباستین 1911 دعوت شد. دکتر برنشتاین، یکی از رقبای مشهور، به شرکت این بازیکن ناشناس اعتراض کرد. در گزارش بازیها آمده است که کاپا به نحو درخشانی در دور نخست او را شکست داد!
او قصد داشت خود را به عنوان رقیب لاسکر تعیین نماید. کاپا سپس به سفر دور اروپا رفت و مقام اول استادان را در دو مسابقهی کوتاه به دست آورد. او تقریباً تمام رقبا را شکست داد. لاسکر به خطر افتادن عنوانش از جانب این حریف جوان را احساس کرد. اما با وجود تقاضای رو به افزایش مردم، از ترتیب یک مسابقه تا آغاز جنگ جهانی اول و پایان موقتی فعالیتهای شطرنجی اجتناب کرد. اما وقتی بازیهای بین المللی از سر گرفته شد و کلوپ شطرنج هاوانا ترتیب یک جایزهی بیست هزار دلاری را داد، لاسکر که به خاطر جنگ، فقیر شده بود، موافقت خود را برای شرکت در مسابقه اعلام کرد. او تمام مسابقات را با بی میلی بازی کرد و کاپا با نتیجهی 4 برد و 10 تساوی، قهرمان جهان شد.
موفقیتهای بزرگ کاپابلانکا با پیروزیهای قابل قبول در تورنمنتهای بزرگ لندن 1922 و نیویورک 1927 ادامه یافت، در حالی که هماورد او، آلخین، در هر دو واقعه مقام دوم را به دست آورد. مسابقهی آنها بر سر عنوان جهانی تا 34 بازی به طول انجامید (طولانیترین سری مسابقات قهرمانی جهان). در پایان، آلخین در میان شگفتی، با نتیجهی 6 بر 3 (با 25 مساوی) برنده شد. افسانهی شکست ناپذیری کاپا به پایان رسید.
توضیح مرسوم برای نتیجهی بازیها این است که کاپا حریفش را بیش از حد دست کم گرفته بود، چرا که نتیجهی دیدار قبلیاش مقابل آلخین 8 بر صفر (با 7 تساوی) به نفع کاپا بود! در حالی که آلخین خود را با شدت وصف ناپذیری برای این مسابقه آماده کرده بود. بازیهای راکدی که در رقابت بر سر عنوان جهانی صورت گرفت و مساویهای کوتاه مدت، و پیروزیهای قاطع نشان از عدم دقت کاپابلانکا در بازیها بوده است.
کاپا هرگز شکستش را نپذیرفت و مدتها به سخن گفتن دربارهی "عنوان من" و بحثهای بیهوده راجع به حق بازگشتش پرداخت. در سال 1936 در تورنمنت مسکو اول شد و در مسابقات ناتینگهام مشترکاً مقام اول را به دست آورد، اما نتوانست برتری مطلق سالهای 1920 را دوباره برقرار نماید. آنچه جذابیت داستان او را حفظ کرد، استحکام و ظرافت و زیبایی طرحهایش و آگاهی او در چگونگی تعویض مهرهها بود. مهمترین درس بازیهای کاپابلانکا، ارزش برتریهای کوچک است، مثل شاه فعال، کنترل ستون آزاد، و آرایش بهتر پیادهای.
کاپابلانکا در سال 1942 در حالی که 54 سال داشت بر اثر سکتهی قلبی در مانهاتان نیویورک درگذشت. برای بزرگداشت نام او، هر ساله در زادگاهش کوبا "تورنمنت یادبود کاپابلانکا" برگزار میگردد.
بازیهای او همیشه نمونه و سرمشقی خواهد بود برای بازیکنان جوانی که طالب استادی در هنر شطرنج پوزیسیونی هستند.